کازابلانکا  فیلمی در ستایش عشق | یکتاپرس
نقد فیلم سینمایی/ اختصاصی یکتاپرس؛
این فیلم بارها در نظرسنجی های گوناگون در صدر جدول رده بندی برترین فیلم های عاشقانه تاریخ سینما قرار گرفت و اسکار بهترین فیلم را از آن خود کرد.
کد خبر: ۷۱۳۵۸
۱۳:۴۸ - ۱۰ بهمن ۱۴۰۰

کازابلانکا

نگاهی به فیلم کازابلانکا

الهام احمدی

کازابلانکا  فیلمی در ستایش عشق ،
یک ملودرام خوش ساخت محصول سال 1942 کمپانی برادران وارنر که بارها در نظرسنجی های گوناگون در صدر جدول رده بندی برترین فیلم های عاشقانه تاریخ سینما قرار گرفت و در سال اکرانش توانست اسکار بهترین فیلم، بهترین کارگردان و بهترین فیلنامه اقتباسی را از آن خود کند.
کازابلانکا که در اوج جنگ دوم جهانی ساخته شد، قرار بود بیانیه ای سیاسی و تبلیغی ضد نازی به نفع نهضت مقاومت فرانسه و توجیهی برای حضور نظامی آمریکا در جنگ باشد که تحت پوشش داستانی رمانتیک به مخاطب عرضه می شود اما عملا تبدیل به نامه ای عاشقانه به سینما شد.
بازی درخشان بازیگرانش در کنار ساخت و پرداخت نوآورانه کرتیز به خوبی روی آشفتگی فیلنامه و ضعف شخصیت پردازی سرپوش گذاشت.
فیلم ضرباهنگی سریع دارد و یک سوم ابتدایی آن با سرعت صرف معرفی شخصیت ها، فضای کافه، آشفتگی اوضاء شهر تحت تاثیر جنگ و البته پرداختن به دو برگه عبور سرقتی می شود که تا آخر فیلم نقش محوری در تعیین سرنوشت شخصیت ها را ایفا می کند.
ورود السا و همسرش به کافه ریک و برخورد اتفاقی آنها در واقع شروع داستان رمانتیک است. درخواست السا از سم برای بازخوانی آهنگ " همین طور که زمان می گذره " قبل از دیدارش با ریک نشان از زنده بودن خاطره احساسی قدیمی دارد آهنگی که هر بار بازخوانی آن بازگو کننده عشقی قدیمی است. ورود ریک و غافلگیری او با دیدن السا مخاطب را برای تماشای رابطه ای رمانتیک آماده می کند.
ریک که با دیدن السا پشت هم قوانین سخت گیرانه ای که برای خودش وضع کرده را زیر پا می گذارد، علاوه بر اینکه آشنایی با السا را انکار نمی کند بلکه با تفصیل جزییات آخرین دیدارشان را تعریف می کند.
صحنه های فلاش بک ومرور آشنایی ریک و السا بسیار سریع روایت می شود و فقط با مرور خاطرات عاشقانه آنها در پاریس مخاطب را در جریان عشق کهنه شان قرار می دهد بدون اینکه درباره شروع آشنایی و دلیل عمق رابطه سرنخی  داده  شود.
بازگشت السا به کافه با شال آبی که روی سرش انداخته اعتراف او به شعله ور بودن احساس گذشته است.
حضور لازلو قهرمان مبارزات ضد آلمان نازی، بعنوان یک رقیب ارزشمند، در کنار السا واکنش متفاوتی را بوجود می آورد و این تفاوت حاصل رفتار خنثی شخصیت محوری داستان، ریک، است.
برعکس مثلث های عشقی متداول، ریک برنامه ای برای به دست آوردن السا ندارد و برای تصاحب دلش تلاش نمی کند. یعنی عملا دست مایه ای برای جدال بین لازلو و ریک وجود ندارد و فرایند گسترش داستان حول رقابتی عاشقانه پی ریزی نمی شود. از این جا به بعد عامل پیش برنده ی فیلم کشمکش بر سر تصاحب برگه های عبور سرقتی و تهدید های رنو و اشترایسل در ضدیت با آرمان های ضد جنگ ریک است.
زبان السا هم سو با دیالوگ هایش نشان از کشش او به ریک دارد. و در سراسر فیلم حضور السا در کنار لازلو با فاصله است.
وجود تنها یک برگه عبور نزد فراری بیننده را امیدوار می کند که داستان به نفع  زوج السا و ریک پیش رفته و لازلو به اجبار مصلحت به تنهایی کازابلانکا را ترک کند اما برخلاف انتظار، ریک حتی حاضر می شود جانش را هم برای نجات رقیبش به خطر بیندازد و یک بازنده شرافتمند باشد.
هرچند فیلم دوست دارد ترجیح رقیب را به آرمان های ضدنازی ریک پیوند بزند اما چیزی که مخاطب دریافت می کند، عقب نشینی عشق در مقابل منطق  مصلحت است.
موازی با داستان رمانتیک فیلم جزییات گسترده تبلیغی ضد تازی گنجانده شده که تحت تاثیر فضای عاشقانه، قسمت زیادی از کارکردشان را از دست داده یا دست کم کمرنگ شده اند.
اولین تجربه بوگارت در نقش رمانتیک چنان موفق بود که در شخصیت پردازی فیلم های بعدی او نیز یه عنوان مرد عاشق غمگین ادامه یافت. نوآوری های فنی مانند حرکت دوربین برروی نقاله متحرک که اولین بار طی فیلمبرداری این فیلم از آن استفاده شد، نورپردازی فوق العاده، موسیقی باشکوه، در کنار زیبایی برگمن و بازی تاثیرگذار بوگارت از عوامل برجسته ی موفقیت فیلم به شمار می روند.

انتهای پیام/ 

این خبر را به اشتراک بگذارید:

ارسال نظرات
از اینکه دیدگاه خود را بدون استفاده از الفاظ زشت و زننده ارسال می‌کنید سپاسگزاریم.
نام:
ایمیل:
نظر: